سفرنامه ي اصفهان

به نام خدا

سلام رفتم اصفهان ببينم وضعيت انر‍ي هسته اي در چه حاله
جاري شدن آب در رودخانه ي زاينده رو رو روبان پاره كنم


تو 33 و پل داشتم ميگشتم و عكس ورميداشتم و گفتم برم اون سمت پل كه پشت به آفتاب عكس خوب بيفته كه گوشي اخطار باطري داد
و اگر از دوريبن خارج ميشدم نميشد عكس گرفت
زود و بي معطلي عكس گرفتن رفتم اون طرف پل ، گوشي رو دادم دست يكي از عكساسايي كه اونجا با گوشي عكس بگيره كه چشمتون روز بد نبينه
" بابا زنگ زد " همانا و گوشي از دوربين اومد بيرون :دي
(قبل باطري اخطار بده بهش تك زده بودم كه بزنگه)
يه مدت خاموش كردم و روشن كردم باطريش برگشت و عكس گرفتم اونجا


يه يخ در بهشت خريدم
آغا مگه اين تموم ميشد!!
دلم نميداد نصفه گود باي كنم باهاش چون هم خنك بود و هم 15000 ريال پول رايج مملكت روش خرج شده بود
بالاخره چند دقه بعد رسيدن به وضوخونه تموم شد
نه ، ليوانشو نخوردم

من تو خدمتم كلا مسيرم 33 پل بود و از اونجا تا نقش جهان پياده ميگشتم و اين مسير رو مثل كف دريا ميشناسم

تو نقش جهان هم به دليل كمي وقت نشد خوب بگردم و عكس وردارم

راستي يه چيز خعلي عجيب ذهنمو اشغال كرده بود
اونجا مردمش اصفهاني حرف ميزدن!!!!
در حالي كه مازندران اصلا كسي اصفهاني حرف نميزنه
ژاله بيد نه؟


خدايا عاشقانه پرستشگاهت ميكنم

اين جمله اي كه به خدا ميگمو دوست دارم

ماشاالله

ربنا آتنا في الدنيا حسنه و في الاخره حسنه و قنا عذاب النار وقنا عذاب القبر

هميهش از خدا توبه كنيم، چون شايد خداي نكرده ناخواسته گناه كنيم و ندونيم اشتباهه

خدايا همه و من رو ببخش آمين

ماشاالله

يه زن هم نداريم..

سلام الكم هاواريو؟؟

وبلاگ يه زن هم نداريم رو يادتونه؟؟

شايد بعضي هاتونم تا حالا به اون وبم نرفته باشيد، بهر حال چه رفته چه نرفته بازم بريد بخونيد جالبه

هم طنز و هم مطالب خوبي در مورد عشق و اينا، بريد قسمت آرشيو و ماهيانه بخونيد

يه زن هم نداريم(كليك كنيد)


يه مطلب طنز دگر هم ميذارم اينجا ژالبه


 تفاوت بين زن و مرد ((طنز اما بعضي جاهاش تا قسمتي واقعي))


سبیل:
بعضی از مردان مانند هرکول پوآرو با سیبیل خوش تیپ میشوند. هیچ زنی وجود ندارد که با سبیل زیبا بنظر برسد.

اسامی مستعار:
اگر سارا، نازنین، عسل و رویا با هم بیرون بروند، همدیگر را سارا، نازنین، عسل و رویا صدا خواهند زند. اگر بابک، سامان، آرش و مهرداد با هم بیرون بروند، همدیگر را گودزیلا، بادام زمینی، تانکر و لاک پشت صدا خواهند زد.

پرداخت صورتحساب میز:
وقتی صورتحساب را می آورند، با اینکه کلا ۱۵هزار تومان شده، بابک، سامان، آرش و مهرداد هر کدام ۱۰ هزار تومان روی میز میگذارند. وقتی دختران صورتحساب را دریافت میکنند، ماشین حسابهای جیبی خود را بیرون می آورند.

پول:
یک مرد ۲۰۰۰ هزار تومان برای یک جنس ۱۰۰۰ تومانی مورد نیازش می پردازد. یک زن ۱۰۰۰ تومان برای یک جنس ۲۰۰۰ تومانی که نیازی به آن ندارد می پردازد.

بگو مگوها:
حرف آخر را در جر و بحث ها زنان میزنند. هر چیزی که یک مرد بعد از آن بگوید، شروع یک بگو مگوی دیگر خواهد بود

آینده:
یـک زن تــا زمانیکه ازدواج نکرده نگران آینده است. یک مرد تا زمانیـکـه ازدواج نـــکرده هــــرگز نگران آینده نخواهد بود.

موفقیت:
یــک مرد موفق کسی است که بیشتر از آنچه هـمــسرش خرج میکند درآمد داشته باشد. یک زن موفق کسی است که بتواند چنین مردی را پیدا کند.

فیلم کمدی:
فرض کنید چند زن و مرد در اتاقی نشته اند و ناگهان سریال نقطه چین شروع می شود. مردها فورا هیجان زده شده و شروع به خنده و همهمه میکنند، و حتی ممکن است ادای بامشاد را نیز درآورند. زنان چشمانشان را برگردانده و با گله و شکایت منتظر تمام شدنش میشوند.

دست خط:
مردها زیاد به دکوراسیون دست خطشان اهمیت نمیدهند. آنها از روش “خرچنگ غورباقه” استفاده میکنند. زنان از قلم های خوشبو و رنگارنگ استفاده کرده و به “ی” ها و “ن” ها قوس زیبایی میدهند. خواندن متنی که توسط یک زن نوشته شده، رنجی شاهانه است. حتی در انتهای یادداشت یک شکلک در انتها آن میکشد.

حمام:
یک مرد حداکثر ۶ قلم جنس در حمام خود داد – مسواک، خمیر دندان، خمیر اصلاح، خود تراش، یک قالب صابون و یک حوله. در حمام متعلق به یک زن معمولی بطور متوسط ۴۳۷ قلم جنس وجود دارد. یک مرد قادر نخواهد بود اغلب این اقلام را شناسایی کند.

خواروبار:
یک زن لیستی از جنسهای مورد نیازش را تهیه نموده و برای خریدن آنها به فروشگاه میرود. یک مرد آنقدر صبر میکند تا محتویات یخچال ته بکشد و سیب زمینی ها جوانه بزنند. آنگاه بسراغ خرید میرود. او هر چیزی را که خوب بنظر برسر می خرد.

بیرون رفتن:
وقتی مردی میگوید که برای بیرون رفتن حاضر است، یعنی برای بیرون رفتن حاضر است. وقتی زنی میگوید که برای بیرون رفتن حاضر است، یعنی ۴ ساعت بعد آماده خواهد بود.

گربه:
زنان عاشق گربه هستند. مردان میگویند گربه ها را دوست دارند، اما در نبود زنان با لگد آنها را به بیرون پرتاب میکنند.

آینه:
مردها خودبین و مغرور هستند، آنها خودشان را در آینه چک میکنند. زنان بامزه اند، آنها تصویر خود را در هر سطح صیقلی بازدید میکنند — آینه، قاشق، پنجره های فروشگاه…

تلفن:
مردان تلفن را به عنوان یک وسیله ارتباطی برای ارسال پیامهای کوتاه و ضروری به دیگران در نظر میگیرند. یک زن و دوستش می توانند به مدت دو هفته با هم باشند و بعد از جدا شدن و رسیدن به خانه، تلفن را برداشته و به مدت سه ساعت دیگر با هم شروع به صحبت کنند.

آدرس یابی:
وقتی یک زن در حال رانندگی احساس میکند که راه را گم کرده، کنار یک فروشگاه توقف کرده و از کسی که وارد است آدرس صحیح را میپرسد. مردان این را به نشانه ضعف میدانند. آنها هرگز برای پرسیدن آدرس نمی ایستند و به مدت دو ساعت به دور خودشان میچرخند و چیزهایی شبیه این میگویند: “فکر کنم یه راه بهتر پیدا کردم،” و “میدونم که باید همین نزدیکی باشه، اون مغازه طلا فروشی رو میشناسم.”

پذیرش اشتباه:
زنان بعضی اوقات قبول میکنند که اشتباه کردند. آخرین مردی که اشتباهش را پذیرفته ۲۵ قرن پیش از دنیا رفته است.

فرزند:
یک زن همه چیز را در مورد فرزندش می داند: قرارهای دکتر، مسابقات فوتبال، دوستان نزدیک و صمیمی، غذاهای مورد علاقه، اسرار، آرزوها و رویاها. یک مرد بطور سربسته و مبهم فقط میداند برخی افراد کم سن و سال هم در خانه زندگی میکنند.

لباس شیک پوشیدن:
یک زن برای رفتن به خرید، آب دادن به گلهای باغچه، بیرون گذاشتن سطل زباله و گرفتن بسته پستی لباس شیک می پوشد. یک مرد فقط هنگام رفتن به عروسی و یا مراسم ترحیم لباس رسمی برتن میکند.

شستن لباسها:
زنان هر چند روز یک بار لباسهایشان را میشویند. مردها تک تک لباس های موجود در کمد، حتی روپوش و اونیفرم جراحی هشت سال پیش خود را می پوشند و هنگامیکه لباس تمیزی باقی نماند، یک لباس کثیف بر تن نموده و کوه ایجاد شده از لباسهای چرک خود را با آژانس به خشک شویی منتقل میکنند.

اسباب بازی:
دختران کوچک عاشق عروسک بازی هستند و وقتی به سن ۱۱ یا ۱۲ سالگی میرسند علاقه شان را از دست میدهند. مردان هیچگاه از فکر اسباب بازی رها نمیشوند. با بالا رفتن سن آنها اسباب بازی هایشان نیز گران قیمت تر و پیچیده تر میشوند. نمونه های از اسباب بازیهای مردان: تلویزیون های مینیاتوری و کوچک، تلفنهای اتومبیل، مخلوط کن و آب میوه گیری، اکولایزرهای گرافیکی، آدم آهنی های کنترلی، گیمهای ویدئویی، هر چیزی که روشن و خاموش شده، سر و صدا کند و حداقل برای کار کردن به شش باتری نیاز داشته باشد.

گل و گیاه:
یک زن از شوهرش میخواهد وقتی مسافرت است به گل ها آب دهد. مرد به گلها آب میدهد. زن پنج روز بعد به خانه ای پر از گلها و گیاهان پژمرده برمیگردد. کسی نمیداند چرا این اتفاق افتاده است.


++++

•انشاالله فردا يه سفر يه روزه دارم به اصفهون
اگر اصفهان نصف جهان است مازندران كل جهان است، آره دادا :دي


•منزل دل خوشي از وبلاگ رفتنم نداشت
تا ديروز كه بعضي نظراي ذخيره شده و تو آپ گذاشته رو خونده كه وبم به لطف خدا باعث كمك ميشه، ماشاالله


•تا يه ساعت دگر بازي فينالي ليگ برتر، استقلال سپاهان
به اميد خدا برد استي



تا كسي عاشق خدا نشه نميدونه چه لذت و آرامشي داره عشق به خدا

ماشاالله

واس خوشبختي همه و داداش ميثمتون دعا كنيد ، باژد؟

خوشبخت بشين و من انشاالله آمين

عشق بهتر است يا دوست داشتن - دكتر شريعتي

عشق یک جوشش کور است و پیوندی از سر نابینایی. اما دوست داشتن پیوندی است خودآگاه و از روی بصیرت روشن و زلال. عشق بیشتر از غریزه آب می خورد و هرچه از غریزه سر زند بی‌ارزش است و دوست داشتن از روح طلوع می‌کند و تا هر جا که یک روح ارتفاع دارد، دوست داشتن نیز همگام با آن اوج می‌یابد.

عشق در غالب دل‌ها، در شکلها و رنگهای تقریبا مشابهی، متجلی می‌شود و دارای صفات و حالات و مظاهر مشترکی است، اما دوست داشتن در هر روحی جلوه‌ای خاص خویش را دارد و از روح رنگ میگیرد و چون روح‌ها، برخلاف غریزه‌ها، هر کدام رنگی و ارتفاعی و بُعدی و طعم و عطری ویژه خویش دارد، می‌توان گفت که به شماره هر روحی، دوست داشتنی هست.

عشق با شناسنامه بی‌ارتباط نیست و گذر فصل‌ها و عبور سالها بر آن اثر می‌گذارد، اما دوست داشتن در وَرای سن و زمان و مزاج زندگی می‌کند و بر آشیانه بلندش، روز روزگار را دستی نیست...

عشق در هر رنگی و سطحی، با زیبایی محسوس، در نهان یا آشکار، رابطه دارد. چنانچه شوپنهاور می‌گوید:

"شما بیست سال بر سن معشوقتان بیافزایید، آنگاه تأثیر مستقیم آن را بر احساس‌تان مطالعه کنید!"

اما دوست داشتن چنان در روح غرق است و گیج و جذب زیبایی‌های روح که زیبایی‌های محسوس را به گونه‌ای دیگر می‌بیند.

عشق طوفانی و متلاطم و بوقلمون صفت است، اما دوست داشتن آرام و استوار و پر وقار و سرشار از نجابت.

عشق با دوری و نزدیکی در نوسان است. اگر دوری به طول انجامد ضعیف می‌شود، اگر تمام دوام یابد به ابتذال می‌کشد، و تنها با بیم و امید و تزلزل و اضطراب و "دیدار و پرهیز"، زنده و نیرومند می‌ماند.

اما دوست داشتن با این حالات ناآشنا است . دنیایش دنیای دیگری است.

عشق جوششی یک جانبه است. به معشوق نمی‌اندیشد که کیست ؟! یک "خود جوشی ذاتی" است ، و از این رو همیشه اشتباه می‌کند و در انتخاب به سختی می‌لغزد و یا همواره یک جانبه می‌ماند و گاه ، میان دو بیگانه ناهمانند، عشقی جرقه می‌زند و چون در تاریکی است و یکدیگر را نمی‌بینند ، پس از انفجار این صاعقه است که در پرتو روشنایی آن، چهره یکدیگر را می‌توانند دید و در اینجاست که گاه، پس از جرقه زدن عشق، عاشق و معشوق که در چهره هم می‌نگرند، احساس می کنند که همدیگر را نمی‌شناسند و بیگانگی و ناآشنایی پی از عشق - که درد کوچکی نیست - فراوان است.

اما دوست داشتن در روشنایی ریشه می‌بندد و در زیر نور سبز میشود و رشد میکند و از این روست که همواره پس از آشنایی پدید می‌آید، در حقیقت، در آغاز دو روح خطوط آشنایی را در سیما و نگاه یکدیگر می‌خوانند، و پس از آشنا شدن است که خودمانی می‌شوند، - دو روح ، نه دو نفر، که ممکن است دو نفر با هم در عین رو در بایستی‌ها، احساس خودمانی بودن کنند و این حالت بقدری ظریف و فرّار است که بسادگی از زیر دست احساس و فهم می‌گریزد - و سپس طعم خویشاوندی، و بوی خویشاوندی، گرمای خویشاوندی، از سخن و رفتار و آهنگ کلام یکدیگر احساس می شود و از این منزل است که ناگهان، خود بخود ، دو همسفر بچشم می‌بینند که به پهن دشت بی‌کرانه مهربانی رسیده‌اند و آسمان صاف و بی لک دوست داشتن بر بالای سرشان خیمه گسترده است و افقهای روشن و پاک و صمیمی "ایمان" در برابرشان باز می‌شود و نسیمی نرم و لطیف - همچون یک معبد متروک که در محراب پنهانی آن، خیال راهبی بزرگ نقش بر زمین شده و زمزمه درد آلود نیایش‌اش ، مناره تنها و غریب آن را به لرزه می آورد.

هر لحظه پیام الهام‌های تازه آسمان‌های دیگر را بهمراه دارد و خود را، به مهر و عشوه‌ای بازیگر و شیرین و شوخ، هر لحظه، بر سر و روی این دو میزند.

عشق، جنون است و جنون چیزی جز خرابی و پریشانی "فهمیدن" و "اندیشیدن" نیست. اما دوست داشتن ، در اوج معراج‌اش، از سر حد عقل فراتر می‌رود و فهمیدن و اندیشیدن را نیز از زمین می‌کند و با خود به قله بلند اشراق میبرد.

عشق زیبایی‌های دلخواه را در دوست می‌آفریند و دوست داشتن زیبایی‌های دلخواه را در دوست میبیند و می‌یابد.

عشق یک فریب بزرگ و قوی است و دوست داشتن یک صداقت راستین و صمیمی، بی انتها و مطلق.

عشق بینایی را میگیرد و دوست داشتن میدهد.
 

    عشق در دریا غرق شدن است و دوست داشتن در دریا شنا کردن.

+منبع:سايت دكتر شريعتي


+حادثه ي زلزله ي بوشهر رو تسليت ميگم، روحشان شاد و از خدا بازماندگان صبر ميخوام

خلاصه ي آشنايي و ازدواج

سلام انشاالله خوبيد يا عالي هستين؟؟

مرسي از تبريكات و دعاهاي قشنگتون

خوشحالم كردين،ماشاالله
از خوشحالي شما هم خوشحال شدم ماشاالله
و مرسي از تبريك عيد و نظرات و شعر و كلا همه چي!

انشاالله هيمشه خوشحال و شاد باشين آمين

منم دوباره عيد رو تبريك ميگم
سال و روزگار قشنگي رو براتون از خدا ميخوام آمين

از اين به بعد بطور كلي تو آپم نظرتي كه جواب ميخواد رو جواب ميدم
جز نظراتي كه ميخوان راهنماييتون كنم
+آبجي صنم آدرس وبت رو اشتباه گذاشتي
+آبجي سارينا انگا اصلا مطالب وبم رو نميخوني داداشي كه نوشتم آدرست رو بذاري!

وقت هم نيست به وبتون سر بزنم بچه هاي خوب

انشاالله دست زير سرتون كه سال 93 دوتا شين آمين



جزييات ازدواج هم اينكه بطور خولاصه اينكه

همكلاس بوديم و از دوستاش تحقيق كردم

يه بار ما رفتيم خونشون واس آشنايي و تحقيق كردن از همسايه ها

هفته ي بعد اونا اومدن واس آشنايي و تحقيق از همسايه ها

هفته ي بعدش رفتيم خواستگاري

خدا رو شكر جور شد و گروه خون و عقد و اينا

كه مشخصا همه ش لطف خدا بود و بس

ماشاالله لا حول و لا قوه الا بالله العلي العظيم
"هيچ" حركت و قدرتي نيست، جز خداي بلند مرتبه و بزرگ

بخونيدش و تلاش كنيد عاشقش شيد
ماشاالله


يه خاطره اينكه زبان مازندراني بلد نيس و به طبع، بيشتر فاميلامون مازني ميحرفن
بعضي وقتا مثل مربي تيم ملي ترجه همزمان داشتم


يكي زنگ ميزنه تاكسي تلفني ميگه ماشين دارين؟؟

ميگه آره

ميگه خوش بحالتون ، ما نداريم


در اين دنيا نماز سرچشمه ي همه ي آرامش هاست

عاشقانه پرستش كنيد

خدا گفتن : "بخوانيد مرا تا اجابت كنم شما را"

از خدا بخوايد تا به لطفش به شما بده

طوري عاشق خدا شيد و ايمان كامل بهش داشته باشيد كه يك ذره به حرفاش تو قرآن شك نكنيد و همه شو! عمل كنيد، نه چيزايي كه خيال ميكنيد به نفعتون نيست رو عمل نكنيد!!

عبادت از سر وحشت واس عاشق عبادت نيست
پرستش راه تسكينه، پرستيدن تجارت نيست

اللهم عجل لويك الفرج آمين

دعا واس همه و من يادتون نره باژه؟؟؟؟همه با هم به يك صدا بگين باژههههههباژه تون تاژه

ماشاالله